هورا آرنیکا راه میره...
سلام دخمل نازممممممممم
خوشگلم بلاخره روز ٢٩ خرداد در سن ١٣ ماه ٨ روزگی رسما شروع کرد به راه رفتن اونم تو خونه مامانی ایناااا...با سرعت نور و همراه با نای نای...خیلی هم یکدفعه شجاع شدی گلم و تا نیفتی دستت رو به هیچ جا نمیگیری عسیسمممممم
چتری هات رو هم خودم در یک اقدام ضربتی کوتاه کردم و به حرفای بابا هم هیچ توجهی نکردم دیگه موهات نمیاد تو چشمای خوشگلت...
دخترم کاش زودتز اوضاع خوابت بهتر بشه والا من به شهادت میرسم فکرکن دیشب ساعت ١٠ خوابیدی مثلا ولی تا ساعت ١ هر یکربع بیدار شدی و گریه کردی...از ساعت ١ تا صبح هم هر یکساعت بیدار شدی و من کلا دیشب ٢ ساعت بشتر نخوابیدم...یعنی مغزم داره میاد تو دهنم
در راستای راه رفتنت دیروز حداقل ٥٠ بار رفتی سراغ آینه و شمعدون و اینقدر گرفتمت که شب دستام به شدت میدردید و در نتیجه امروز جمعشون کردم و خلاص
این چندتا عکس هم نمونه شیرین کاریات تو آشپزخونه و کمک به مامان: