آرنیکا 3 ماهه شد...
سلام دختر خوشگلمممممم...آرنیکای قشنگم دیروز 3 ماهه شدی هورااااااااااا
تو این 3ماه خیلی تغییر کردی و من هر روز بیشتر بهت وابسته میشم...البته بماند که بعضی روزا حسابی کلافم میکنی و اشکمو در میاری و لی به هر حال من عاشقتم
آرنیکا روزایی که خونه خودمونیم تو دختر خیلی بهتری هستی ولی وقتی میریم خونه مامانی یا مامان فروغ نمیدونم چرا خوابت کم میشه و اذیت میکنی...دوست ندارم فقط تو خونه خوب باشی...البته خیلی ددری هستی ولی منظور از ددر بیرون از هر خونه ایه جاییکه سقفش آسمون باشه ههههههه
مدتیه که ملچ و مولوچ دستات میخوری و گاهی اینقدر تا ته حلقت میبری که اوق میزنی من سعی میکنم واکنش منفی نشون ندم چون تو وارد مرحله دهانی شده و از لحاظ روانشناسی نباید مانعت بشم...
دیگه معنی اسباب بازی رو خوب میدونی و روی تشک بازیت و یا با خرگوشکت و یا با دلقکایی که به کالسکت وصل کردم سرگرم میشی...
اینم چندتا عکس با دوستات ههههههه
عاشق این هستی که باهات حرف بزنم...کلی میخندی و از ته گلوت صدا درمیاری و ذوق میکنی...ولی تا دوربین میارم از خنده هات عکس بگیرم زل میزنی به دوربین و دیگه هرچی حرف بزنم نمیخندی بدجنس...این عکسو هم یواشکی گرفتم هههههه
اینم 2تا عکس دیگه از لپ و موهای ریخته آرنیکا و آرنیکای دمر (آرزوم زودتر موهات دربیاد تا برات گل و سنجاق سربزنم)
خوشگل خانم من وزنش حدود 6300 و قدش رو هم نمیدونم چون دکتر نبردمش...بوس عزیزکمممممممممممم