7ماه و 20 روز...
آرنیکای خوشگلم سلاممم
اول اینکه خیلی خیلی ذوق زده ام چون چند روزه بهم میگی ممممممم(با فتحه) نمی تونم بگم چقدر حس عجیب و قشنگیه قبلا هم میگفتی ممم وببب وددد و گگگ و آآآآ و.... ولی الان ممممم رو کاملا هدفدار و به خود من میگی عشقمممم
همچنان منتظر دراومدن دندوناتم ولی خبری نیست که نیست البته تو لثه های پایینت کاملا ٢تا دندون معلومه ولی نمیدونم چرا نیش نمیزنند تا از این خارش لثه راحت بشی
از هفته پیش اتاقت رو جدا کردم و شبا تو اتاق خودت تنها میخوابی شب اولی که تو اتاقت خوابیدی و نصفه شب با صدای گریت اومدم پیشت دیدم انگشت کوچولوت تو دهنته و با تعجب داری به بالا نگاه میکنی ههههههههه هیچ وقت نصفه شبا اینجوری چشماتو باز نمیکردی ولی ظاهرا چون جات عوض شده بود تعجب کرده بودی عزیزم
روی ٤ دست و پات یه لحظه بلند میشی و میفتی یا وقتی نشستی یه پات رو یه وری میکنی تا بتونی ٤ دست و پا بری ولی هنوز موفق نشدی
دیروز هم تولد ١٥ سالگیه دایی بهداد بود...جالبه که تفاوت سن من و بهداد دقیقا مثل تفاوت سن اون با تو خوشگلم...
چکاپ ٧ ماهگی هم رفتیم و همه چی خوب بود. وزنت ٩٥٠٠ و قدت ٧٠...فقط از همون موقع آبریزش بینی پیدا کردی و هنوز خوب نشدی زود خوب شو لطفااااا
خیلی عاشقتممممم نفسممممممم