9 ماهگی هم چند روزیه پر شده...
اوففففففففففففف چی بگم از این دخمل
آرنیکای عزیزم 21 دی ماه 9 ماهت هم پر شد و دیگه حسابی واسه خودت آدم شدیا
از 8 ماه و نیمگی(روز دقیقش رو شرمنده یادم نیست) 4دست و پای کامل میری و منو بیچاره کردی اینقدر دنبالت میدوم و هی میگم برو اونور...دست نزن...نکن...آیییی
خلاصه دیگه هیچ وقت و نفسی برام نذاشتی...از اوایل 8 ماهگی بای بای و نی نای نای و دس دسی میکنی تا تی وی یه آهنگ شاد میزاره تند تند دستت خیلی خوشمل میچرخونی و خودت هم میگی نای نای...قربونت برم من
عاشق ددری و هر کی وارد خونمون میشه میپری تو بغلش که مثلا ببرتت بیرون ولی حیف که همیشه ضایع میشی گلمی خودمم که به خاطر این آلودگیه مزخرف هوا نمیتون ببرمت پارک...خیلی گناه داری عشقم
صبحها که بابا آماده بشه بره سرکار تو تو تمام مراحل با روروکت میری دنبالش و لباس پوشیدنش رو نگاه میکنی(آخه آماده شدن بابات خیلی طول و تفصیل داره ) و تا آخرین لحظه هیچی نمیگی اما همینکه درو پشت سرش میبنده و میره بیرون میزنی زیر گریه ههههههههه البته زودی خودت آروم میشی چون میدونی فایده نداره
عاشق تلفنی....مارو بیچاره کردی...هر کی زنگ میزنه باید بزاریم رو آیفون تاتو هم صداشو بشنوی بعدشم میگی تلفن بدیم به تو که دکمه هاشو فشار بدیو و آنتنشو میل کنی و بعدش بکوبونیش زمین
از اونجاییکه پاهات در اثر 4 دست و پا رفتن حسابی خشکی زدند تو خونه جوراب پات میکنم ولی متاسفانه یاد گرفتی جورابت رو درمیاری و بدبختانه میزاریش تو دهنت و زل میزنی به من و من
خلاصه که مادر بودن بسی سخت و نفسگیره
چکاپ 9 ماهگی...قدت 74(دکترت گفت قد بچه 11 ماهست!!!) ووزنت 10700(وزنت هم که ماشالااااااااا...)...3تا هم دندون خوشگل داری عزیزم...
دخملم بیا با هم رژیم بگیریم..به خدا دست و کمرم دیگه فلج شده از شستنتدرسته که تپلی و بامزه و هر جا میریم همه دورت جمع میشند ولی به خدا منم گناه دارمااااااا
با همه این حرفا عشق اول و آخرمیییییییییی(البته بابا هم هستا ولی تو بیشتر)