آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 12 سال و 23 روز سن داره

دنیای من و آرنیکا

هفته 25...

1390/10/19 13:40
نویسنده : زیبا
1,179 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به دختر قشنگم آرنیکااااا...عزیز دلم امروز ٢٥ هفته و ٢ روزمونه مامان جونم...دیگه حسابی داری واسه خودت خانومی میشیا

عزیزم سخت چشم انتظارم تا به دنیا سلام کنی و بیای تو آغوشم...

تو این مدت بلاخره رفتم و سرویس چوبت رو سفارش دادم

niniweblog.com

...از شرکت چیلک طرح بیبی فلاور...همین روزا هم میارند خونه و من شروع میکنم به چیدن اتاقت...هفته پیش هم عموهات اومدند و به من و بابا کمک کردند تا اتاقارو جابه جا کنیم...البته ناچاریم میز کامپیوتر و کتابخونه رو هم بزاریم تو اتاقت گلم...ولی امیدوارم ظرف چند ساله آینده یه خونه ٣ خوابه بخریم و اونوقت دیگه هیچ وسیله ی اضافه تو اتاقت نباش...خوبیه اتاقت اینه که با یه نصفه دیوار ٢ قسمت شده و ما میخوایم با یه پرده خوشگل ٢ طرفو جداکنیم تا اتاقت با وسایل اضافی زشت نشه...

دیشب هم با مامانی و بابایی(مامان و بابای خودم) رفتیم تیراژه و من برات بقیه چیزای اصلی رو هم خریدم گلم   همه از شرکت مک بیبی...کالسکه و راکر مکلارن رنگ سرخابیniniweblog.com،صندلی غذا کریتیو بیبی سبز(فقط همین رنگو داشت)niniweblog.com

،روروک واکر کریتیو و صندلی ماشین نانیا طوسی و قرمز و یک وان حموم صورتیه ناز.niniweblog.com

..دست بابایی درد نکنه

...همشون خیلی خوشگلند،بعدا عکسای همشون رو به اضافه عکسای اتاقت میزارم تو وبلاگت تا یادگاری بمونه و بزرگ شدی ببینی که اتاق و وسایل نوزادیت چجوری بودند

niniweblog.com

 

هفته پیش نوبت دکتر هم داشتم...وای وقتی مامای دستیار دکترم وزنم دید دعوام کرد آخه تو ٣ هفته ٢.٥ کیلو وزنم زیاد شده بود!!!  نمیدونم چرا یکدفعه اینقدر داره وزنم میره بالا،تا حالا خیلی خوب بودم ،پرخوری هم نمیکنم   ولی ظاهرا باید برم تو رژیم ،  تا حالا ٦.٥ کیلو کلا وزن اضافه کردم!!!

هفته دیگه هم باید دوباره برم سونوی آنومالی که واسه بررسی مجدد وضعیت تو هست عزیزم...دفعه پیش که رفتم سونوی فرمانیه و دکتره یه پیرمرد خداساله بود و حتی وسط سونو هی یادش میرفت من اصلا واسه چه سونویی رفتم پیشش!!!niniweblog.com

 

منکه اسمشو گذاشتم دایناسور مذکر ههههههههههههه.niniweblog.com

..واسه همین ایندفعه میرم یه سونوی خوب که خیالم از بابت سلامتت کاملا راحت بشه...

آرنیکا جونم فقط ١٣ هفته دیگه مونده تا بیای تو بغلم هورااااااااا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

شیرین
19 دی 90 15:05
مامان زیبا جون وبلاگ تو و آرنیکاتو خوندم خیلی خوشگل و شاده به این فکر کردم که وقتی یه کم بزرگ شد میاد اینجا رو می بینه و کیف می کنه که مامانی به این خوش ذوقی داشته (ماماکیان)
مهسا مامان مرسانا
22 دی 90 21:42
سلام خانومی...مبارکه ...ا نشاالله این 13 هفته هم به خوبی بگذره......عزیزم منم وبلاگم رو وقتی باردار بودم شروع کردم به نوشتن..عکسهای سیمونی هم تو آرشیوم هست....خوشحال میشم به ما سر بزنی.....منتظرتم
maman e maneli
26 دی 90 15:00
سلام منم مامان فروردینی هستم اما سال 89 خیلی دوران قشنگیه این سایت دخترمه خوشحال میشم به ما سر بزنید www.maneliforoutan.com
بهار
27 دی 90 23:46
سلام امیدوارم این 13 هفته هم به سلامتی تموم بشه و نی نی نازت با اون اسم قشنگت بیاد تو بغلت به منم سر بزن نظرت در مورد تبادل لینک چیه؟
سارا
10 بهمن 90 8:57
سلام عزیزم
من پست شما رو تو تاپیک دائر المعارف بیمارستانها دیدم...
یه سوال داشتم:
دکتر سیما قاسم زاده رو شما تا حالا پیشش رفتین؟
چون منزل ما هم گرگانه و من از الان دارم دنبال یه دکتر خوب نزدیک خونمون میگردم
اگه اطلاعاتی دارین ممونون میشم بهم بدین
مرسی


سارا
15 بهمن 90 9:22
سلام سارا جون...من از دکتر ق

اسم زاده کاملا راضیم...تو نی نی سایت هم در موردش توضیح داد...نمیدونم شماره موبایلش رو به همه میده یا نه...ولی دکتر دلسوزیه...